شرطی که وظایف دولت بریتانیا در برابر ایران را سنگینتر ميكند؛
بازگشایی سفارت انگلستان در ایران، یکی از داغ ترین خبرهای روزهای اخیر بوده است. اقدامی که بعد از آن همه دخالتهای انگلستان در امور داخلی ایران، حالا بهعنوان «لطف ملکه به ایرانیها» در صدر اخبار قرار گرفتهاست.
به گزارش«.مدّاح.نیوز.».؛یکی از پرمناقشهترین و پر افت و خیزترین روابط دیپلماتیک در جهان، رابطه ایران و بریتانیا در چند قرن اخیر بوده است؛ روابطی که تا پیش از انقلاب اسلامی ایران جز در موارد معدود، همواره مبتنی بر منفعتطلبی دولت بریتانیا و سوءاستفاده از منابع و ظرفیتهای موجود در فلات ایران بوده و نمونه روشنی از استعمارگری را به نمایش گذاشته است.اولین حضور جدی بریتانیا در ایران را میتوان مربوط به سال ۹۴۰ هجری شمسی و در زمان شاه طهماسب صفوی دانست که شاه طهماسب پس از دیدار با آنتونی جینکینسون فرستاده ملکه انگلستان، دستور داد بر جای پای او خاک بریزند تا تطهیر شود.روابط ایران و بریتانیا اما در دوره صفویه به اوج رسید و ورود برادران شرلی به عنوان مستشاران نظامی انگلیسی در سال ۹۹۸ هجری شمسی، ایران را به متحد استراتژیک بریتانیا تبدیل کرد.در سال ۱۱۴۲ شمسی و در زمان حکومت کریمخان زند، دولت بریتانیا دست به تاسیس تجارتخانه در بوشهر زد و توسعه تجارت بهانهای برای دخالت انگلستان در امور داخلی ایران شد. از همین رو کریمخان زند در سال ۱۱۴۸ اقدام به تعطیلی تجارتخانه انگلیس و اخراج اتباع آن کشور از ایران کرد.
ماهعسل ۳۶ ساله ایران و بریتانیاحکومت ۳۶ ساله فتحعلیشاه قاجار، درخشانترین فرصت برای حضور و نفوذ بریتانیا در ایران، تاثیرگذاری در سیاستهای داخلی و خارجی حکومت ایران و دستاندازی بر منابع طبیعی در سرزمین ایران بود. در سال ۱۱۸۰ هجری شمسی روابط رسمی سیاسی بین ایران و انگلستان با انتخاب سفیر از سوی انگلیس آغاز شد، گرچه همواره دولت انگلیس مورد بدبینی مردم ایران قرار داشت.در همین دوران بود که دولت انگلستان در «عهدنامه مجمل» و سپس «عهدنامه مفصل» تعهد کرده بود که در صورت حمله یکی از کشورهای خارجی، به کمک ایران بشتابد و اگر آمادگی حضور نظامی ندارد، کمک مالی به نیروهای نظامی ایران کند، اما دولت بریتانیا که روابط بسیار مستحکمی با روسیه برقرار کرده بود، در حمله روسیه تزاری به ایران کنار نشست و علاوه بر عدم وفاداری به تعهدات خود، برای امضای قراردادهای ننگین گلستان که در سال ۱۱۸۴ و همچنین معاهده ترکمانچای که در سال ۱۲۰۸ امضا شد، بیشترین فشار را به حکومت ایران وارد آورد.شاید از همین رو است که دیدگاه عمومی مردم ایران در ۲۰۰ سال اخیر نسبت به انگلیس منفی بوده و در مقاطعی هر کمبود و کاستیای به این کشور نسبت داده میشد؛ تا آنجا که کتابها، داستانها و روایتهای طنز بسیاری در این زمینه تولید شده و واژه «Anglophobia» یا انگلیسهراسی به بسیاری از فرهنگهای لغت راه پیدا کرده است.دولت بریتانیا علاوه بر آنکه با سوءاستفاده از بیکفایتی پادشاهان قاجار، نفوذ خود بر ایران را میافزود و منافع خود را گسترش میداد، در تحمیل قراردادهای ننگینی نظیر گلستان و ترکمانچای که در راستای منافع کشورهای دیگر بود نیز نقش اساسی ایفا میکرد.
امتیاز پشت امتیازمداخله نظامی برای جداسازی افغانستان از ایران یکی دیگر از اقدامات انگلستان در برابر ایران بود. امتیاز رویتر که در سال ۱۲۵۰ شمسی از سوی ناصرالدین شاه به انگلیسیها واگذار شد، گرچه عملا به نتیجه نرسید، اما به گفته «جرج کرزن» وزیر خارجه انگلیس، یکی از نادرترین و عجیبترین امتیازاتی بود که به یک دولت خارجی واگذار شده بود؛ چرا که تقریبا همه منابع طبیعی و صنعتی و اقتصادی کشور به دولت انگلستان واگذار شد.امتیاز دارسی نیز که حق استخراج و بهرهبرداری از نفت ایران را به مدت ۶۰ سال به بریتانیا واگذار میکرد، یکی دیگر از مواردی بود که با استفاده از ضعف دولت قاجار در سال ۱۲۸۰ شمسی به دولت انگلستان رسید.با این حال اما سفارت انگلستان در جریان جنبش مشروطه توانست نقشی جدی در اعتراضات و تحصنهای علما و شخصیتهای سیاسی معترض ایفا کند. چنانکه در تابستان ۱۲۸۵ شمسی بین ۱۲ تا ۱۶ هزار نفر از ساکنان تهران و برخی علما در محل سفارت بریتانیا بست نشستند و مظفرالدین شاه را وادار به صدور فرمان مشروطیت در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ کردند. گرچه همین میزبانی از معترضان هم برای بریتانیا پرسود بود. بر همین اساس «دنیس رایت» سفیر اسبق بریتانیا در تهران گفته است که این بستنشینی مشروطهخواهان در سفارت بریتانیا، «سرمایه بزرگ و جاودانهای برای دولت فخیمه فراهم آورد.»
مقصر مرگ میلیونها ایرانی در قحطی بزرگ کیست؟
دولت انگلستان در قحطی بزرگ ایران در فاصله سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ که به دلیل وقوع جنگ جهانی اول رخ داد و هزاران ایرانی در آن به کام مرگ رفتند، نقشی بسیار غیرانسانی و بیرحمانه داشت؛ در همان حال که مردم ایران در قحطی ناشی از جنگ و اشغال جان میباختند، ارتش بریتانیا بخش عظیمی از غله و مواد غذایی ایران را مصرف میکرد و علاوه بر افزایش قیمت مواد غذایی، مردم ایران را از دسترسی به آذوقه محروم میکرد. بر اساس آمارها، ایران در سال ۱۲۹۳ جمعیتی در حدود ۲۰ میلیون نفر داشته که در سال ۱۲۹۸ به ۱۱ میلیون نفر رسیده است. جمعیت ایران ۳۶ سال بعد دوباره به ۲۰ میلیون نفر رسید.روابط ایران و بریتانیا در دوران پهلوی، روزهای خوش بریتانیا در ایران را ادامه داد. تاسیس بخش فارسی رادیو بیبیسی در ۸ دی ۱۳۱۹ برای رقابت با رادیو برلین یکی از این روزهای خوش انگلستان بود. رفتار رسانهای رادیو فارسی بیبیسی در بسیاری موارد بحرانآفرین و تشنجزا بوده و نقلی تاریخی مبنی بر دخالت مستقیم این رادیو در صدور فرمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ وجود دارد.
پایان آرزوهای دراز بریتانیا در ایرانروزهای خوش دولت انگلستان در ایران، تا سال ۱۳۲۹ ادامه یافت، اما با ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، همه آرزوهای بریتانیا فرو ریخت. دولت بریتانیا که پس از سالها منفعت بردن از نفت ایران منافع خود را در خطر میدید، به قوانین ایران تمکین نکرد و سرانجام دولت محمد مصدق ۳۰ مهر ۱۳۳۱ رابطه با انگلیس را به دلیل «بیاعتنایی لندن به خواستهای ملت ایران در احقاق حقوق خود به ویژه در جریان ملی کردن صنعت نفت» قطع کرد.دولت انگلستان پس از تصویب ملی شدن صنعت نفت از سوی مجلس شورای ملی و سنا، دست به تهدید نظامی ایران زد و کشتیهای جنگی را وارد آبهای ایران کرده بود. بریتانیا که حضور خود در ایران را لطف بزرگ و موقعیتی ویژه برای ایران میدانست، هیچگاه گمان نمیکرد به طور کامل از دسترسی به نفت ایران محروم بماند.دولت مصدق گرچه دو سال بعد حاضر شد درباره ملی شدن صنعت نفت به انگلستان غرامت بپردازد، اما از موضع خود عقبنشینی نکرد. شاید به دلیل همین سرسختی بود که کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که طرح اولیه آن از اینتلیجنس سرویس انگلستان آغاز شده بود، با همکاری مشترک مخالفان داخلی مصدق، و دولتهای بریتانیا و امریکا، مصدق را از زندگی سیاسی ساقط کرد.کودتای ۲۸ مرداد توانست روابط ایران و بریتانیا را دوباره به روزهای خوش بازگرداند، گرچه خروج ناوگان دریایی انگلیس از خلیج فارس در سال ۱۳۵۰، بار دیگر به رویارویی حکومت ایران و انگلستان انجامید و مسئله حاکمیت ایران بر بحرین، محمدرضا پهلوی را تا مرز جنگ نظامی با انگلستان پیش برد؛ این رویارویی سرانجامی جز پذیرش استقلال بحرین از سوی ایران نداشت.
فتوای قتل سلمان رشدی؛ نقطه عطف بزرگوقوع انقلاب اسلامی مردم ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، روابط ایران با جهان را وارد مرحله تازهای ساخت. چند روز پس از تسخیر سفارت امریکا توسط دانشجویان خط امام، دولت بریتانیا سفارت خود در تهران را تعطیل کرد و دیپلماتهای خود را به دفتر حفاظت از منافع در سفارت سوئد منتقل ساخت.اشغال سفارت ایران در لندن در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ توسط عدهای که خود را طرفداران خودمختاری خوزستان میدانستند، با واکنش شدید و مقصر شناختن پلیس بریتانیا از سوی دولت ایران مواجه شد. در این حمله که ۶ روز به طول انجامید، دو تن از کارمندان سفارت ایران کشته شدند. نیروهای ویژه بریتانیا سرانجام ۱۵ اردیبهشت موفق شدند با کشتن ۵ تن و دستگیری یک نفر از اشغالگران سفارت، ۲۶ نفر از گروگانها را آزاد کند.با این حال ۹ سال بعد سفارت بریتانیا بازگشایی شد، اما فتوای امام خمینی رحمةاللهعلیه درباره رمان «آیات شیطانی» بار دیگر به قطع روابط انگلستان و ایران انجامید. امام خمینی در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ در پیامی اعلام کرد: «مولف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند.»پس از آن بود که ۱۲ کشور عضو جامعه اقتصادی اروپا نمایندگان خود را از ایران فراخواندند. ایران هم به تلافی این اقدام، در ۲ اسفند ۶۷ سفرا و روسای هیأتهای نمایندگی خود را از آن ۱۲ کشور فراخواند.طرح دو فوریتی قطع رابطه با انگلیس، ۵ روز بعد به سرعت در مجلس سوم به تصویب رسید. دولت انگلستان که با قطع روابط مخالف بود، در برابر شروط ایران برای صدور بیانیهای در محکومیت کتاب آیات شیطانی کوتاه نیامد و سرانجام ۱۶ اسفند ۶۷، دولت ایران رسما روابط خود با بریتانیا را قطع کرد.پس از آن، در جریان دیدار کمال خرازی و رابین کوک وزرای وقت خارجه ایران و بریتانیا، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، روابط دو کشور به سطح سفیر ارتقا پیدا کرد.دولت انگلستان پس از برقراری روابط با ایران، گرچه مناسباتی مثبت با ایران برقرار کرد، اما یکی از طرفهای درگیر در مناقشه هستهای با ایران بود و در ۸ سال اخیر بیشترین فشارها را بر ایران وارد آورد و یکی از اصلیترین موانع دسترسی ایران به حقوق مسلم هستهای خود بوده است.
کاهش سطح روابط این بار با یک یادداشتدخالتهای دولت بریتانیا در امور داخلی ایران، پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ تشنجآفرین شد. ۱۸ آذر ۱۳۸۹ سایت رسمی سفارت بریتانیا در ایران، اقدام به انتشار یادداشت انتقادآمیزی درباره وضع حقوق بشر در ایران به قلم سایمون گس سفیر بریتانیا در تهران کرد که با واکنش وزارت خارجه ایران و احضار او مواجه شد. تظاهرات بسیج دانشجویی در برابر سفارت بریتانیا در تهران، درخواست شماری از مقامات دولت و گروهی از نمایندگان مجلس برای اخراج سفیر انگلستان و کاهش سطح روابط سیاسی، واکنشهای دیگری به انتشار این یادداشت بود.وزارت دارایی بریتانیا در ۳۰ آبان ۱۳۹۰ اعلام کرد که بانک مرکزی ایران را به دلیل تسهیل عملیات بانکی برای گسترش فعالیتهای هستهای تحریم کرده و کلیه مبادلات بانکی با ایران را تعطیل خواهد کرد.پس از آن بود که مجلس شورای اسلامی در ۶ آذر ۱۳۹۰ رای بالایی به کاهش سطح روابط سیاسی و بازرگانی ایران و بریتانیا دادند. مخالفان این طرح خواستار قطع کامل روابط با بریتانیا بودند.
حمله به سفارت بریتانیا در تهراندو روز بعد، سفارت بریتانیا در تهران مورد حمله گروهی از دانشجویان قرار گرفت.این اقدام اگرچه با نیتی انقلابی صورت گرفت. اما با شیوهای غیراخلاقی و غیرقانونی همراه بود. این افراد وارد ساختمان سفارت بریتانیا شدند، پرچم آن کشور را پایین کشیدند و پرچم ایران را بر فراز آن برافراشتند. دانشجویان معترض همچنین سنگ و کوکتل مولوتوف به سوی ساختمان سفارت پرتاب کردند.در پی این رویداد، دولت بریتانیا دستور تعطیلی سفارت ایران در آن کشور را صادر کرد. باراک اوباما، دیوید کامرون، اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل متحد، بانکی مون و دولتهای چین و روسیه و کانادا و سوئد و دانمارک در بیانیههایی جداگانه واکنش نشان دادند. آلمان، فرانسه، ایتالیا و هلند نیز به نشانه ابراز همبستگی با انگلستان، سفرای خود را فراخواندند.وزارت امور خارجه در واکنش به اقدام دانشجویان، «از برخی رفتارهای غیرقابل قبول معدودی از معترضین که علیرغم تلاش نیروی انتظامی و تقویت نیروهای حفاظت کننده از سفارت صورت پذیرفت، ابراز تاسف نموده» و با این حال در واکنش به تعطیلی سفارتخانه ایران در لندن از سوی دولت بریتانیا اعلام کرد: «ایران هم متقابلا اقدامهای لازم را انجام خواهد داد.»با این حال رهبر معظم انقلاب اسلامی ۱۷ مرداد ۱۳۹۱ در دیدار با ۱۰۰۰ نفر از نخبگان و فعالان دانشجویی به ورود دانشجویان به سفارت انگلیس واکنش نشان داده و فرمودند: «در قضیه اخیر اشغال آن سفارت خبیث، احساسات جوانان درست بود ولی رفتنشان درست نبود. من اجتماعات دانشجویی را تائید میکنم، اما با تندروی در این اجتماعات مخالفم.»
بهبود روابط به شرط احترام متقابلعدهای از تحلیلگران معتقدند این حرکت غیرقانونی، سبب مظلومنمایی روباه پیر و واگذاری بازی برده ایران به بریتانیا شد.پس از روی کار آمدن حسن روحانی در سال گذشته، وزارت خارجه بریتانیا ضمن تبریک به رییس جمهور جدید ایران، برای بهبود روابط با ایران ابراز امیدواری کرد. در همین حال بنیامین نتانیاهو با برقراری تماسهایی با دولت بریتانیا تلاش کرد آن کشور را از رابطه مجدد دیپلماتیک با ایران بر حذر دارد. گرچه در ۲۸ آبان ۱۳۹۲، دیوید کامرون و حسن روحانی در تماسی تلفنی با یکدیگر صحبت کردند. این اولین تماس بین دو مقام ایران و بریتانیا در این سطح پس از ۱۰ سال بود.اکنون روابط ایران و انگلستان باز به مرز بازگشایی سفارت رسیده است. ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس نیز ابراز امیدواری کرده است سفارت این کشور در ایران در چند هفته آینده بازگشایی شود. جمعی از نمایندگان مجلس در گفتگو با رسانهها از مشروطشدن این بازگشایی به تغییر رفتار انگلستان و حفظ حقوق ملت ایران سخن گفتهاند. شرطی که وظایف و تکالیف دولت بریتانیا در برابر ملت ایران را سنگینتر میکند.