ایشان چه در دوران دفاع مقدس و چه در سالهای همکاری با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همواره به خدمت میاندیشید و با اعتقاد قلبی به تبلیغ آموزههای ارزشمند اسلامی در عرصههای تبلیغی حضور فعال داشت.
خبر شهادت شهید والامقام حجتالإسلام والمسلمین جناب آقای حاج شیخ ابراهیم انصاری لاری بسیار تلخ و ناگوار بود. از لحظه مخابره خبر، دوستان و علاقهمندان این شهید عزیز لحظاتی همراه با نگرانی و اضطراب گذراندند و آرزوی نادرست بودن خبر را داشتند. عدهای که آرامش نوع بشر رنجشان میدهد، دستان خود را به خون افراد بیگناه آلوده کردند. شهید انصاری از زمره مردان بیادعا و پرکار در عرصه فرهنگ بود که سالیان درازی را در این راه صرف کرده بود.
مقام معظم رهبری(حفظه الله) در تعبیری از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به حامل اقتدار معنوی نظام یاد کردهاند که شهید انصاری مصداق کامل این تعبیر است. این شهید عزیز در دوران جنگ تحمیلی بسیار فعال بود و در تیپ رزمی تبلیغی امام صادق(ع) فعالانه تلاش میکرد.
شناخت نگارنده این نوشتار از ایشان به همان روزها بازمیگردد؛ روزگاری که مردان بیادعای این مرز وبوم برای دفاع از میهن اسلامی به جبههها میشتافتند، ایشان یکی از عناصر اولیه و کارآمد در شکلگیری تیپ رزمی تبلیغی امام صادق(ع) در دهه شصت بود. بیش از صدها شهید روحانی از این تیپ به جبههها فرستاده شده بودند و شهید انصاری همواره از ماندن خود به خسران یاد میکرد. آن روزها با چهرهای بشاش و امیدوار و گوش شنوا سنگ صبور طلاب جوان بود و از افراط و تفریط به کلی پرهیز میکرد.
ایشان چه در دوران دفاع مقدس و چه در سالهای همکاری با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کسوت مدیر کل ارشاد هرمزگان و گیلان و چه در سالهایی که به عنوان رایزن فرهنگی در سودان مشغول خدمت بود، همواره به خدمت میاندیشید و با اعتقاد قلبی به تبلیغ آموزههای ارزشمند اسلامی در عرصههای تبلیغی حضور فعال داشت. شهید انصاری هیچ گاه مانند برخی که برای پنهان کردن نقصان خود به برجسته ساختن ضعف دیگران میپردازند، ضعف هیچ کس را بازگو نمیکرد، بلکه میکوشید قوتها را بیان کند و اساسا اهل ایجاد تنش نبود و خطوط قرمز عرصه فرهنگ را که درک کردنی است و نمیتوان از بخش نامهها آنرا استخراج کرد- به خوبی درک کرده بود وهیچگاه از مرزهای نانوشته اما مسلم فرهنگی عبور نمیکرد. بسیار اخلاق محور بود و ادب را در همه حال رعایت میکرد.
سال ١٣٨۶ و١٣٨۵ هر دو همسفر حج بودیم. ایشان از سودان مشرف شده بود و من از تهران. در مسجدالحرام و مدینه النبی (ص) با اشتیاق به دنبال زایران عرب بود تا باب دوستی را باز کند و به گفتوگو بپردازد. به زبان عربی کاملا مسلط بود و اطلاعات علمی وسیعی داشت و به ویژه در تاریخ اسلام احاطه خوبی داشت. بیشتر عمر ایشان در تبلیغ دین گذشت و هیچ گاه خسته نمیشد.
در سودان که بود، علاقه مردم به ایشان بسیار زیاد بود. با مردم ارتباط نزدیک داشت و در خانههای آنان حضور مییافت و با آنان همنشینی میکرد.
چند روز پیش از رفتنش به لبنان با هم دیداری داشتیم. از ایشان پرسیدم: کی انشاءالله عازم هستید؟ گفت: تا چند روز دیگر عازم هستم. گفتم: خودت مایل به رفتن هستی؟ گفت: بیشتر مایل بودم جایی بروم که کسی رغبت به رفتن ندارد؛ مثل برخی از کشورهای آفریقایی ـ عربی؛ اما ظاهرا باید بروم به کشور عروس خاورمیانه.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی پیش از این شهدای گرانقدری مانند شهید گنجی و شهید رحیمی را تقدیم فرهنگ ایران اسلامی کرده و همواره یاد این شهیدان عزیز و پیمودن راه آنان وظیفه همه ما همکاران ایشان است.
خدایش بیامرزد