به گزارش«.مدّاح.نیوز.» ؛ تجدیدنظرطلبان تلاش نمودند ضمن برخوردهای غریبهوار با سپاه (همانگونه که در مطالبات و عملکرد خود در روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری 1388 با نظام غریبهوار عمل کردند) ورود آن به حوزه اقتصاد را نوعی آلودگی مالی پاسداران و سپاه معرفی کنند.
این در حالی بود که خود آنان واقعیتهای کشور را میدانستند و لزوم ورود سپاه به عرصههای مذکور را نه منفعتطلبانه بلکه ایثارگرانه و در راستای حفظ آبرو و کارآمدی نظام میدانستند اما بر رفتار منافقانه و عوامگرایانه خود اصرار داشتند.
*نحوه ی مواجهه سپاه با چهار دولت مستقر از هاشمی تا روحانی نشان میدهد که موضع آن موضعی اصولی است.
انحراف از مسیر انقلاب چه در دوران خاتمی باشد و چه دوران احمدینژاد برای سپاه فرقی نمیکند. نحوه ی مواجهه ی سپاه با جریان انحرافی، باید این فهم را به تجدیدنظرطلبان منتقل کرده باشد که خط تماس سپاه با سیاست چگونه است. باید فهمیده باشند که برای سپاه مهم نیست کدام جریان کشور موجب انحراف است. محتوای رفتار سیاسیون برای سپاه مهم است و شاخص تأیید نیز پایبندی به اصول انقلاب اسلامی است.
برخی تلاش نمودند این مشی سپاه را مقابل رأی مردم تعریف نمایند اما از سوی دیگر نگرانند که میلیونها نفر از مردم در بزنگاههای اجتماعی با اشاره سپاه وارد شوند. این تناقض دوگانه همچنان در قضاوت نسبت به جایگاه سپاه در بین تجدیدنظرطلبان وجود دارد.